تاریخ سازی ایران با ورود امام خمینی(ره) به کشور
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۰۵۹۱
نخستین ساعات بامداد ۱۲ بهمن ۵۷، قرار بود مهمترین رویداد در تاریخ معاصر ایران و شاید همه گستره تاریخی سرزمین ما، اتفاق بیفتد. فرودگاه پاریس، مملو از جمعیت مشایعتکنندگانی بود که برای بدرقه مشهورترین رهبر انقلابی قرن بیستم، جمع شده بودند. حدود دو هزار نفر، از ملیتهای مختلف، اروپایی، عرب، آمریکای لاتین و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پایتخت فرانسه، بدون آنکه بخواهد، مبدأ یک تغییر بزرگ در تاریخ ایران و بلکه سراسر جهان شده بود. تهدیدهای شاپور بختیار، فایدهای نداشت؛ بستن چند روزه فرودگاه و حتی تهدید به ترور امام خمینی، نتوانست در عزم آن رهبر بزرگ برای بازگشت به وطن، خللی وارد کند؛ آنچه از گزارشها و خاطرات همراهان امام به دست میآید، آرامش یک روح بزرگ در میانه جمعیتی هیجان زده است؛ آرامشی که همه را به تعجب و تکریم رهبر کبیر ملت ایران وامیداشت. او به آرامی مسیر تشریفات پرواز را طی کرد و با همراهانش، سوار هواپیمایی شد که قرار بود با فرودش، مسیر تاریخ ایران را عوض کند.
هواپیما، ساعت یک بامداد، به وقت پاریس و ۳:۳۰ به وقت تهران، از زمین برخاست. ساعاتی بعد، هواپیمای حامل امام از آسمان ترکیه گذشت و وارد حریم ایران شد؛ تمام همراهان، دلشوره شدیدی داشتند، اما امام آرام روی صندلی جلوی هواپیما نشسته بود. دو جنگنده فانتوم، دو طرف هواپیما را احاطه کردند؛ چرا؟ کسی نمیدانست! آیا این یک تهدید بود؟ آن را هم نمیشد فهمید؛ نه پیامی و نه دستوری! به هر حال، تا تهران همه در اضطراب و نگرانی به سر بردند، به جز او که همه انتظارش را میکشیدند. یکی از همراهان امام (ره) در آن پرواز تاریخی نقل میکند: «غیر از امام، رنگ به چهره هیچ کس نمانده بود! همه وحشت کرده بودند، اما امام، آرامش عجیبی داشت، آرامشی که دیگران را هم آرام میکرد.»
ایران آغوش گشود
در فرودگاه مهرآباد، جایی که قرار بود هواپیما بر زمین بنشیند، غلغله بود؛ میلیونها نفر خودشان را از سراسر دنیا به مهرآباد رسانده بودند تا در تاریخیترین استقبال تمام تاریخ، حضور داشته باشند. هواپیما درست روی فرودگاه مهرآباد قرار داشت، اما اجازه فرود داده نمیشد؛ چند بار روی تهران چرخید؛ حتی مرحوم عسکراولادی میگفت: «هواپیما آرام آرام نزدیک باند آمد و یک دور زد و اوج گرفت و دو مرتبه برگشت و با آرامش نشست. نفهمیدیم این قضیه چه بود.» ساعت ۸:۴۵، هواپیما روی باند فرودگاه مهرآباد آرام گرفت.
نیروهای انتظامی و اعضای کمیته استقبال از امام، به زحمت مردم را کنترل میکردند تا باند فرودگاه، خالی از جمعیت بماند، اما امام (ره) از هواپیما خارج نشد؛ هنوز مقدماتی لازم بود تا آن صحنه تاریخی اتفاق بیفتد. شهید مطهری و تعدادی دیگر از همراهان امام (ره)، از هواپیما خارج شدند. انبوه جمعیت، همه را در قبال جان رهبر کبیر انقلاب اسلامی خائف کرده بود؛ ۴۵ دقیقه طول کشید تا مقدمات ورود فراهم شود. شهید مطهری به همراه تعدادی از اعضای کمیته استقبال، ساعت ۹:۳۰ وارد هواپیما شد تا امام امت را برای پا گذاشتن روی خاک میهن همراهی کند؛ وقتی حاضران روی باند فرودگاه، چشمشان به جمال حضرت امام (ره) روشن شد، عقربههای ساعت فرودگاه مهرآباد، ۹:۳۷:۳۰ را نشان میداد؛ زمانی که باید آن را بزنگاه تغییر مسیر تاریخ ایران بزرگ بدانیم.
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: امام خمینی ره دهه فجر فرودگاه مهرآباد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۰۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»